سمت خدا

|خانه
عید هایمان را بپذیریم
ارسال شده در 23 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

? ? #داستان_آموزنده

✍ ?یه نفرمیگفت:پدربزرگم یه نیسان داشت که گفته میشد اولین نیسانیه که وارد ایران شده. با راست و دروغش کار ندارم،خیلی نیسانشو دوست داشت و روشم تعصب داشت و باهاش هم تو جاده کار میکرد .یادمه یه بار نشستم کنارش گفتم من هیچی نمی بینم اینقد که شیشه شکسته شده و خورد شده شما چجوری رانندگی میکنی؟ گفت به این خوبی دیده میشه چی رو نمی بینی؟
گفتم چجوری این شکلی شد؟

? ? گفت یه بار داشتم تو جاده رانندگی میکردم که یه تیکه سنگ کوچیک از ماشین کناری پرت شد اولش یه ترک کوچیک بود بعد کم کم بر اثر زمستون و تابستون و سرماگرما،بزرگ و بزرگ تر شد تا اینکه کل شیشه رو گرفت میگفت پدربزرگم حاضر نبود قبول کنه که ترک داره و تعمیرش کنه بس که دوسش داشت.

? ? ما آدمام اینجوریم…عیبامونو قبول نمی کنیم،ایرادامونو نمی پذیریم و اصلاحش نمیکنیم تا اینکه بزرگ و بزرگ تر میشن…

? ? میگفت اگه میخواید عاقبت پدربزرگمو بدونید،یکی از همون شب ها تو جاده بدلیل دید کم تصادف کرد و فوت کرد.
همین عیبامون باعث نابودیمون میشن…همینایی که نمی پذیریمشون!

@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh

نظر دهید »
عید هایمان را بپذیریم
ارسال شده در 23 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

? ? #داستان_آموزنده

✍ ?یه نفرمیگفت:پدربزرگم یه نیسان داشت که گفته میشد اولین نیسانیه که وارد ایران شده. با راست و دروغش کار ندارم،خیلی نیسانشو دوست داشت و روشم تعصب داشت و باهاش هم تو جاده کار میکرد .یادمه یه بار نشستم کنارش گفتم من هیچی نمی بینم اینقد که شیشه شکسته شده و خورد شده شما چجوری رانندگی میکنی؟ گفت به این خوبی دیده میشه چی رو نمی بینی؟
گفتم چجوری این شکلی شد؟

? ? گفت یه بار داشتم تو جاده رانندگی میکردم که یه تیکه سنگ کوچیک از ماشین کناری پرت شد اولش یه ترک کوچیک بود بعد کم کم بر اثر زمستون و تابستون و سرماگرما،بزرگ و بزرگ تر شد تا اینکه کل شیشه رو گرفت میگفت پدربزرگم حاضر نبود قبول کنه که ترک داره و تعمیرش کنه بس که دوسش داشت.

? ? ما آدمام اینجوریم…عیبامونو قبول نمی کنیم،ایرادامونو نمی پذیریم و اصلاحش نمیکنیم تا اینکه بزرگ و بزرگ تر میشن…

? ? میگفت اگه میخواید عاقبت پدربزرگمو بدونید،یکی از همون شب ها تو جاده بدلیل دید کم تصادف کرد و فوت کرد.
همین عیبامون باعث نابودیمون میشن…همینایی که نمی پذیریمشون!

@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh

نظر دهید »
نوره درمانی
ارسال شده در 23 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

? ? ? ?﷽? ?
? ? ? ?
? ? ?
? ?
?
? 〖 نوره درمانی در طب اسلامی 〗 ?

✅ ⇦ بکارگیری نوره ، سنت نبوی است.
امام صادق علیه السلام: بکار گیری نوره در هر 15 روز یک بار سنت پیامبر است، و کسی که در طی 21 روز نتوانست نوره تهیه نماید بر عهده خدا پول قرض نماید و نوره تهیه نماید و چنانچه فردی به 40 روز از نوره استفاده ننماید، چنین شخصی نه مومن کامل است، و نه مسلمان کامل بوده و نه دارای احترام است.

❇️⇦ آداب نوره:
① «شستن موضع نوره با اب سرد».
امام رضا علیه السلام: کسی که می خواهد با بکارگیری نوره از آسیب زخم و ترک و سیاهی پوست در امان بماند قبل از بکارگیری نوره موضع را با آب سرد بشوید.

② «12 ساعت قبل از بکارگیری نوره از آمیزش اجتناب نماید.» امام رضاعلیه السلام: کسی که می خواهد در حمام نوره استفاده نماید از 12 ساعت قبل از آن از آمیزش اجتناب نماید.

③ «مخلوط کردن نوره را با صبر زرد، اقاقیا، حضحض.» امام رضاعلیه السلام:در داخل نوره مقداری از صبر زرد و اقاقیا وحضحض قرار بده ،حال یا به صورت جمع و یا از هر کدام مقداری بکار بگیر.

④ «جوشاندن گل بابونه، مرزنجوش، گل بنفشه خشک در آب». امام رضا علیه السلام:در اب گل بابونه و مرزنجوش و گل بنفشه خشک را می پزیم، تا جائی که آب بوی خوش به خود بگیرد. بعد نوره را در این آب حل کرده و خمیر درست می کنیم.

⑤ «مالیدن گیاهان معطر به بدن بعد از نوره»
امام رضا علیه السلام: بعد از بکارگیری نوره بدن گیاهان معطری مانند: برگ هلو، برگ عصفر(گلی مانند زعفران یا گل رنگ)، حنا ، سعد کوفی، گل سرخ، سنبل الطیب، را به بدن بمالد.

⑤ «کم نگه داشتن نوره بر بدن»
امام رضاعلیه السلام:کسی که می خواهد از سوزش نوره در امان باشد از زیاد ماندن نوره بر بدن کم کند و هنگام عمل آمدن نوره ان را بشوید.

⑥ «کم نگه داشتن نوره بر بدن»
امام رضاعلیه السلام: کسی که می خواهد از سوزش نوره در امان باشد از زیاد ماندن نوره بر بدن کم کند و هنگام عمل آمدن نوره ان را بشوید.

⑦ «بکارگیری ترکیب سه گانه(دال عدس،سرکه،گلاب)در هنگام سوزش»
امام رضا علیه السلام: در هنگامی که از ناحیه نوره سوزش بر بدن وارد شد از ترکیب دال عدس اسیاب شده و سرکه و گلاب خمیری تهیه و بر موضع زخم بمالید.

⑧ «دعای بکارگیری نوره»
مقداری نوره خشک بر بینی مالیده و بو کند و بگوید: «اللهم اِرْحَم سُلیمانِ بْنِ داوُد کَما اَمْرِنا بِالنُّوره .»

⑨ کل بدن بعد نوره حنا مالی
پیامبرصل الله علیه واله:کسی که از نوره استفاده نماید و کل بدن را بعد از ان حنامالی نماید از سه بیماری جذام،پیسی،و خوره در امان خواهد بود.

⑩ «کل بدن بعد نوره حنا مالی کند»
پیامبرصلےالله علیه واله: کسی که از نوره استفاده نماید و کل بدن را بعد از ان حنامالی نماید از سه بیماری جذام، پیسی، و خوره در امان خواهد بود.

⑪ «عدم بکار گیری نوره در روز چهارشنبه و جمعه». رسول خداصل الله علیه واله: از جمله امور پنچ گانه ای که موجب پیسی می شود نوره زدن در #چهار شنبه و #جمعه است.

⑫ «عدم نشستن در هنگام بکارگیری نوره»
امام رضا علیه السلام: کسی که نشسته نوره می زند ترس بیماری #فتق برای او وجود دارد.

⑬ «مزیت بکارگیری نوره در تابستان»
امام صادق علیه السلام: یک نوره زدن در تابستان برابری می کند با ده نوره در زمستان .

❇️⇦ مواضع نوره:

❶ دور دستگاه تناسلی
پیامبراکرم صل الله علیه واله: کسی که ایمان به خدا و قیامت دارد کوتاه کردن موهای عانه را بیش از چهل روز ترک نمی کند.

❷ زیر بغل
رسول خداصل الله علیه واله: هیچ کدام از شما موهای سبیل، زیر بغل و عانه خود را بلند نگذارد که آنجا سکونت گاه شیطان است.

❇️⇦ خواص نوره

❆☜ آب کمر را زیاد می کند.
❆☜ بدن را تقویت می کند.
❆☜ شحم کلیه را زیاد می کند.
❆☜ مایه چاقی بدن می شود.
❆☜ موجب شادی روان می گردد.
❆☜ پاک کننده بدن از میکروب ها
و قارچ ها می باشد.
❆☜ درمان کننده بیماری های سختی
مانند جذام و پیسی می باشد.
❆☜ درمان گری مزاج سودای غالب می باشد.

? منابع:
دراست فی طب الرسول المصطفی ج4
رساله ذهبیه امام رضا علیه السلام
الکافی ج6 ص506
الوسائل ج1ص387
من لا یحضره الفقیه ج1 ص119
علل الشرایع ج2 ص519
الخصال ص538

☜【طب شیعه】

? @tebshia20 ?
?
? ?
? ? ?
? ? ? ?
? ? ? ? ? ? ?

نظر دهید »
خواص شلغم
ارسال شده در 23 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

#خواص_شلقم

✍ در فصل سرماے پاییزی برای پیشگیری
از سرماخوردگی و بیماریهای تنفسی اقلا چند
بار در هفته شلغم بخورید شلغم پخته بهترین
صبحانه است

? •⇦ اینکار بدن را تمیز کرده و مواد سمی
را ازبدن خارج می سازد و همچنین آب شلغم
خام خواص بیشتری از شلغم پخته دارد
بشرطی که معده شما را ناراحت نکند

☜【طب شیعه】

? @tebshia20 ?

نظر دهید »
کراهت خوابیدن
ارسال شده در 23 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

? ? ? ?﷽? ?
? ? ? ?
? ? ?
? ?
?

? زمان هایی که خوابیدن کراهت و ضرر دارد

❶ ما بین الطلوعین (بین اذان صبح و طلوع آفتاب)
❷خوابیدن بین نماز مغرب و عشاء
❸خوابیدن بعد از نماز عصر
❹خوابیدن بین نماز شب و نماز صبح

? محـل خـواب ⇩

⓵ تنها خوابیدن به شدت نهی شده است. تا حدی که پیامبر می فرمایند کسی که تنها بخوابد ملعون است.
⓶خوابیدن روی بامی که دیوار نداشته باشد نهی شده است.
⓷ خوابیدن با دست و دهان کثیف و نشسته نهی شده است.

? انواع خوابیدن ⇩

? بهترین نوع خوابیدن:
آن است که در رساله ی ذهبیه آمده به این صورت
که انسان ابتدا کمی روی شانه ی راست دراز بکشد و بعد روی شانه ی چپ بخوابد و زمانی هم که قصد بیدار شدن دارد مدت روی شانه ی راست دراز بکشد.یعنی ابتدا و انتهایش باید سمت راست باشد.

? بدترین نوع خواب:⇦ خواب روی شکم.
این خواب شومی است و بسیار مذمت شده است.روایت داریم که اگر دیدید کسی روی شکم خوابیده او را بیدار کنید چون این خواب ابلیس است.

◆ توصیه هایی در روایات در مورد خواب:

☜ زمان خواب پاها به سمت قبله باشد.
☜ دست را زیر گونه بگذارید
☜ خود را عادت دهید که هنگام خواب لب ها را باز کنید تا بخارات از دهان خارج شود.
☜ پنبه گذاشتن در گوش
☜ رفتن به دستشویی قبل از خواب
☜ وضو گرفتن قبل از خواب
☜ مسواک زدن قبل از خواب

☜【طب شیعه】

? @tebshia20 ?
?
? ?
? ? ?
? ? ? ?
? ? ? ? ? ? ?

نظر دهید »
خاک بازی
ارسال شده در 23 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

#خاک_بازی

✍ جالب است بدانید که یکی از
بازی‌های قدیمی ایرانی خاک بازی بوده
است! دانشمندان دریافته‌اند در خاک
میکروب‌هاییهست که باعث خوشحالی
و از بین رفتن افسردگی می‌شوند.طبق
توصیه استاد تبریزیان که برگرفته از
احادیث معصومین (ع) خاک بازی یکی
از واکسن های اسلامیست

☜【طب شیعه】

? @tebshia20 ?

نظر دهید »
غذا با دست
ارسال شده در 23 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

#فواید_خوردن_غذا_با_دست

✅ غذا خوردن با دست ↯ ↯

✍ موجب تحریک حواس پنجگانه میشود و به طرز شگفت انگیزی لذت از غذا را بالا میبرد

✨موجب هضم سریع غذا
✨کاهش احتمال دیابت نوع2 میشود!

☜【طب شیعه】

? @tebshia20 ?

نظر دهید »
برو به جهنم
ارسال شده در 23 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

حکایت برو به جهنم و دولت قبیله ای!

در زمان آغا محمد خان قاجار، شخصى از حاکم شهر خود که با صدر اعظم نسبت داشت، نزد صدر اعظم شکایت برد.
صدر اعظم دانست حق با شاکى است، گفت:

اشکالى ندارد، مى توانى به اصفهان بروى.
مرد گفت: اصفهان در اختیار پسر برادر شماست.
گفت: پس به شیراز برو.
او گفت: شیراز هم در اختیار خواهر زاده شماست.
گفت: پس به تبریز برو.
گفت: آنجا هم در دست نوه شماست.
صدر اعظم بلند شد و با عصبانیت فریاد زد: چه مى دانم؟! برو به جهنم!!
مرد با خونسردى گفت : متاسفانه آنجا هم مرحوم پدر شما حضور دارد!!

@Buh_LOL

نظر دهید »
خاطرات شهید خرازی 15
ارسال شده در 23 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃

✫⇠ #خاطرات_شهید_حسین_خرازی

✫⇠قسمت: 14
✍ خاطرات کوتاه از شهید

? ده ماه بود ازش خبری نداشتیم. مادرش می گفت« خرازی ! پاشو برو ببین چی شد این بچه؟ زنده س ؟ مرده س؟» می گفتم«کجا برم دنبالش آخه ؟ کار و زندگی دارم خانوم. جبهه یه وجب دو وجب نیس.از کجا پیداش کنم؟» رفته بودیم نماز جمعه. حاج آقا آخر خطبه ها گفت حسین خرازی را دعا کنید.آمدم خانه. به مادرش گفتم.گفت« حسین ما رو می گفت؟ » گفتم « چی شده که امام جمعه هم می شناسدش؟» نمی دانستیم فرمانده لشکر اصفهان است.
★★★★★★★★★★
? داییش تلفن کرد گفت «حسین تیکه پاره رو تخت بیمارستان افتاده، شما همین طور نشسته ین؟» گفتم «نه. خودش تلفن کرد. گفت دستش یه خراش کوچیک برداشته پانسمان می کنه می آد. گفت شما نمی خواد بیاین. خیلی هم سرحال بود.» گفت « چی رو پانسمان می کنه؟ دستش قطع شده. » هان شب رفتیم یزد، بیمارستان. به دستش نگاه می کردم.گفتم «خراش کوچیک! » خندید. گفت « دستم قطع شده، سرم که قطع نشده.»
★★★★★★★★★★
? رفتیم بیمارستان، دو روز پیشش ماندیم. دیدم محسن رضایی آمد و فرمانده های ارتش وسپاه آمدند و کی و کی.امام جمعه ی اصفهان هم هرچند روز یک بار سر می زد به ش. بعد هم با هلی کوپتر از یزد آوردندش اصفهان. هرکس می فهمید من پدرش هستم، دست می انداخت گردنم و ماچ و بوسه و التماس دعا. من هم می گفتم « چه می دونم والا ! تا دوسال پیش که بسیجی بود.انگار حالا ها فرمانده لشکر شده.»
★★★★★★★★★★
? تو جبهه هم دیگر را می دیدم.وقتی برمی گشتیم شهر، کم تر. همان جا هم دو سه روز یک بار باید می رفتم می دیدمش. نمی دیدمش، روزم شب نمی شد. مجروح شده بود.نگرانش بودم. هم نگران هم دلتنگ. نرفتم تا خودش پیغام داد « بگید بیاد ببینمش.دلم تنگ شده. » خودم هم مجروح بودم. با عصا رفتم بیمارستان. روی تخت دراز کشیده بود. آستین خالیش را نگاه می کردم. او حرف می زد، من توی این فکر بودم « فرمانده لشکر ؟ بی دست؟ » یک نگه می کرد به من، یک نگاه به دستش، می خندید.

ادامه دارد

منبع:

http://www.sarbazaneislam.com/khaterat-shahid-kharazi.html

? جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات ?

@khatere_shohada

نظر دهید »
خاطرات شهید خرازی 16
ارسال شده در 23 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃

✫⇠ #خاطرات_شهید_حسین_خرازی

✫⇠قسمت: 16
✍ خاطرات کوتاه از شهید

? با قایق گشت می زدیم. چند روزی بود عراقی ها به راه کمین می زدند به مان. سر یک آب راه، قایق حسین پیچید رو به رویمان. ایستادیم و حال و احوال. پرسید « چه خبر؟ » - آره حسین آقا. چند روز بود قایق خراب شده بود. خیلی وضعیت ناجوری بود. حالا که درست شده، مجبوریم صبح تا عصر گشت بزنیم. مراقب بچه ها باشیم. عصر که می شه، می پریم پایین، صبحونه و ناهار وشام رو یک جا می خوریم. » پرسید « پس کی نماز می خونی؟ » گفتم « همون عصری.» گفت « بیخود.» بعد هم وادارمان کرد پیاده شویم. همان جا لب آب ایستادیم، نماز خواندیم.
★★★★★★★★★★
? توی عملیات فاو یکی ار بچه ها ی غواص زخمی شده بود. مدام تماس می گرفت « شفیعی حالش خوبه ؟» گفتیم» باید هم خوب باشه. حالا حالا ها کارش داریم. اصلا گوشی رو بده به خودش.» به بچه های امداد بی سیم می زد بروند بیاورندش عقب. می گفت « حتما ها». یکی از پیغام هاش را نشنیدم. از بی سیم چیش پرسیدم « چی می گفت؟ » گفت « بابا ! حسین آقا هم ما رو کشت با این غواصاش.»
★★★★★★★★★★
? با غیظ نگاهش می کنم.می گویم « اخوی ! به کارت برس. » می گوید « مگه غیر اینه ؟ ما این جا داریم عرق می ریزیم تو این گرما ؛ آقا فرمانده لشکر نشستن تو سنگر فرماندهی، هی دستور می دن. » تحمّلم تمام می شود. داد می زنم« من خودم بلدم قایق برانم ها. گفته باشم، یه کم دیگه حرف بزنی، همین جا پرتت می کنم توی آب، با همین یه دست تا اون ور اروند شنا کنی اصلا ببینم تو تا حالا حسین خرازی رو دیده ای که پشت سرش لغز می خونی؟ » می خندد. می خندد و می گوید « مگه تو دیده ای؟»
★★★★★★★★★★
? باید اول خودش خط را می دید. می گفت « باید بدونم بچه های مردم رو کجا میآرم.» گفت «حالا شما برید من این حا نشسته م. هوا تونو دار.م بدوین ها. » پریدم بیرون. دویدیم سمت خط. جای پایمان را می کوبیدند. برمی گشتیم. یکی افتاده بود روی زمین. برش گرداند، صورتش را بوسید. گفت « بچه تهرونه ها. اومده بوده شناسایی.» دست انداخت زیرش، کولش کند. نمی توانست، به ما هم نمی گفت.

ادامه دارد

منبع:

http://www.sarbazaneislam.com/khaterat-shahid-kharazi.html

? جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات ?

@khatere_shohada

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 14
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 86

آخرین مطالب

  • مرحوم دولابی
  • عجیب ترین معلم دنیا
  • #نحوه_نگهداری_موادغذایی 
  • اصلاح طلب چیست؟  
  • اصلاح طلب چیست؟
  • البته با زانوی خودم
  • داریم..... اما نداریم!!
  • انتقاد رحیم پور از حوزه های علمیه و دانشگاه 
  • بخیل و کفش مهمان
  • نقشه شیطان 

آخرین نظرات

  • خورشید  
    • سمت خدا
    در ضرر آب سرد برای دندان
  • زكي زاده  
    • مائده
    در ضرر آب سرد برای دندان
  • MIMSHIN در جهت خنده، رمز خوشبختی 
  • MIMSHIN در اندیشه مثبت
  • MIMSHIN در صدام جاروبرقیه
  • زكي زاده  
    • مائده
    در خودم را به جریان زندگی سپرده‌ام
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در زمان در گذر است
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در از جهالت تا شهادت
  • متین  
    • مدرسه علمیه کوثر ورامین
    در ایرانیان از اصالت افتاده اند!!!
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در مقام مخلصین نزد خداوند
  • تســـنیم  
    • نگــــاه خـــــدا...
    در چالش نه به پلاستیک
  • زكي زاده  
    • مائده
    در ظنز جبهه (سیلی)
  • خورشید  
    • سمت خدا
    در وای بر کم فروشی
  •  
    • رنگ خدا
    • مدرسه معصومیه قیدار
    در وای بر کم فروشی
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

سمت خدا

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان