«مقام مخلصین نزد خداوند»
قال الحسن بن علی اَلْعَسْکَرِیِّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: لَوْ جُعلَتِ اَلدُّنْیَا کُلُّها لُقْمَه وَاحِدَهً لَقَّمْتُهَا مَنْ یَعْبُدُ اَلله خْالِصاً، لَرَأَیْتُ أَنِّی مُقَصِّرٌ فِی حَقِّه.ِ
امام حسن عسکرى(علیه السّلام)فرمودند: اگر تمام دنیا (برایم) به صورت یک لقمه شود و آنرا به خورد کسی بدهم که خدا را با اخلاص عبادت می کند باز در نظرم در حق او کوتاهی کرده ام.
( بحارالانوار: ج70، ص 245)
#طنز_جبهه
? تیربار چی
? قد و جثه کوچکی داشت و شجاعت او زبانزد همه بود. تیربارچی بود و هیچ گاه مسئولیتش را ترک نمی کرد.به خاطر قد کوچش در موقع به خط شدن گردان، عقب صف می ایستاد.
? در محوطه عقب ارودگاه «عرب» گودال هایی شبیه قبر درست شده بود که محل راز و نیاز برخی رزمنده ها بود.
? یک شب فرمانده گردان حوالی این محل، برای توجیه بچه ها دستور تجمع نیروهای گردان را صادر کرد.
? با فرمان «از جلو نظام» نفرات اول سریع ایستادند و بقیه پشت سر آنهاعقب کشیدند.
? پس از استقرار کامل، صدای خنده بچه های عقب صف، کم کم به جلو رسید. تیربارچی کوتاه قد، برای کشیدن به داخل یکی از آن گودال ها افتاده بود و تنها تیربارش مشهود بود که به طور افقی روی گودال قرار گرفته بود.
⏪ منبع: پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران
#ما_پروردگارمان_را_نشناخته_ایم
حضرت موسی علیه السلام در راه طور سینا بود
در بین راه کسی به حضرت #التماس کرد وگفت من #گناه بدی انجام داده ام از خدا بخواه که از من بگذرد . سپس گناهی که مرتکب شده بود را به حضرت موسی گفت.
حضرت موسی به خداوند عرض کرد این بنده از شما #پوزش می طلبد ، او را مشمول #رحمت و مغفرتت خود قرار دهید . خطاب رسید که یا موسی من او را بخشیدم ، ولی به او بگو که من از تو #گلایه دارم
چرا این مطلب را به تو گفت که تو مطلع شوی و هر وقت تو را ببیند ، از تو #خجالت بکشد ، من نمی خواهم بنده من از کسی خجالت بکشد
امام صادق علیه السلام فرمودند : سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِ اللَّهِ یَقُولُ مَا مِنْ عَبْدٍ أَذْنَبَ ذَنْباً فَنَدِمَ عَلَیْهِ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ قَبْلَ أَنْ یَسْتَغْفِرَ
هیچ بنده ای نیست که گناهی کرده باشد و بعد پشیمان شده باشد ، مگر اینکه خدا او را قبل از آنکه بگوید #أَسْتَغْفِرُاللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْه ، می آمرزد
#آیه_درمانے
#تصمیم_درست_در_معامله
? ✨ قرائت این آیه هنگام
خرید وفروش موجب تصمیم
درست و سود فراوان گردد✨
✨《آیه 70 سوره بقره》✨
? رهنمای گرفتاران 195
ترک شام خوردن ممنوع است
? طبیبان شما چه می گویند….
✍ اما صادق علیه السلام فرمودند:
طبیبان شما در مورد خوردن شام چه نظری دارند؟
عرض کردم که آنان مارا از خوردن شام نهی میکنند!
امام صادق علیه السلام فرمودند:
اما من شمارا به خوردن شام امر میکنم(1)
? خوردن شام را ترک نکنید….
✍ آقا رسول الله صل الله علیه واله فرمودند:
هرگز شام شب را ترک نکنید ولو بایک خرمای پوسیده,
من میترسم که امتم به خاطر ترک شام شب سالخورده شوند چراکه خوردن شام مایه توانمندی پیر وجوان است(2)
? 1.کتاب کافی جلد6صفحه289
? 2.کتاب محاسن جلد2صفحه 196
شاید باورتون نشه ولی چیـــــنکومـــــونیست سالانه 500میلیارد تومان از فروش تســـــبیح و مـــهر به ایران?? درآمدزایی میکنه!!!
حاجآقا !!! حاجخانوم !!! تقبلالله با تسبیحکومونیستها ذکر تسبیحات حضرتزهـــــرا “س” بگین
چرا برخی ها نماز را سریع می خوانند؟ ✨
? الإمام الصادق علیه السلام: إذا قامَ العَبدُ فِی الصَّلاةِ، فَخَفَّفَ صَلاتَهُ قالَ اللَّهُ تَبارَکَ وتَعالى لِمَلائِکَتِهِ: أما تَرَونَ إلى عَبدی کَأَنَّهُ یَرى أنَّ قَضاءَ حَوائِجِهِ بِیَدِ غَیری؟! أما یَعلَمُ أنَّ قَضاءَ حَوائِجِهِ بِیَدی؟!
? امام صادق علیه السلام: هر گاه بنده به نماز ایستد و نمازش را مختصر کند، خداوند- تبارک و تعالى- به فرشتگانش مى گوید: «آیا به بنده من نمى نگرید؟ گویى برآوردن نیازهایش را به دست غیر من مى بیند! آیا نمى داند که برآوردن نیازهایش به دست من است؟».
? الکافی ؛ ج 3 ؛ ص 269.
#حدیث_نماز
بسم الله الرحمن الرحیم
#معرفی کتاب: #بهشت_و_دوزخ
اثر: #جعفر_مدرس_صادقی
? این کتاب در قالب #رمان ، بر اساس چند ماه از زندگی دکتر #مصدق در سال 1319 نگاشته شده است که به شرح بازداشت شدن چند ماههی وی، تا آزاد شدن و بهبود یافتنش میپردازد.(ولی نویسنده هیچ اشارهی مستقیمی مبنی بر اینکه این فرد دکتر مصدق است نکرده و تنها با داشتن اطلاعات جانبی میتوان فهمید منظور نویسنده همان دکتر مصدق است.)
? نویسنده سعی دارد در این کتاب، دوران اختناق و دیکتاتوری #رضا_شاه را بدون هیچ پیشدواری، برای خواننده در قالب شرحِ دوران دستگیری مصدق و تبعید وی توصیف کند.
? در این کتاب، دکتر مصدق فردی:
✔️روشنفکر و همواره در سطح بالایی از دانش،
✔️لجباز اما صبور،
✔️مخالف و منتقد رژیم،
✔️شدیداً غربزده اما دلسوز برای مردم #ایران ،
✔️خانواده دوست،
✔️دلباخته از مادیات
✔️و خودخواه، معرفی میشود.
? با اینکه کتاب بسیار روان و خوانا نوشته شده است اما ارتباطگیری و برداشت مفید از محتوای داستان بسیار سخت و کم است! (اکثر خوانندگان نمرهی متوسط به این کتاب دادهاند.)
همچنین دین و ایمان و نماز و خدا و… در تمام شخصیتهای این کتاب، هیچ جایگاهی ندارد.
?? خلاصهی داستان:
❌ (هشدار: خطر لو رفتن داستان وجود دارد.) ❌
داستان از دختر کوچک مصدق به نام خدیجه شروع میشود که سعی دارد دوچرخه سوای یادبگیرد تا خودش را پیشِ پدرش اثبات کند، اما در همین زمان، مامورانِ حکومتی به طور ناگهانی دکتر مصدق را دستگیر میکنند و به زندان میبرند و بعد از چند روز ابتدا به #مشهد و سپس به #بیرجند تبعیدش میکنند.
مصدق که در این زمان 60ساله است، در این سفر میل به غذا خوردن ندارد و با لجبازیِ خود، برای آشپزش جواد که با فداکاری همراه او آمده بود تا مراقبش باشد، یک عالمه دردسر درست میکند و چندین بار نیز بخاطر حال بدش در بیمارستان بستری میشود.
در نهایت با پیگیریهای پسرش غلام، به کمک #محمدرضا_شاه از تبعید آزاد میشود و برخلاف میلش به #تهران برگردانده میشود.
در همان ابتدا آشپزش، جواد، را که آنقدر به او خدمت کرده بود از خانه بیرون میکند و جواب زحمات او را اینگونه پاسخ میدهد! ( ? راست و دروغش با نویسنده!)
پایان کتاب هم نشان میدهد، خدیجه، همان دختر تهتغاری مصدق، به علت فشار عصبیِ وارد شده بر اثر دوری از پدرش، دیوانه شده و مصدق که بعد از چند روز حال و روزش رو به راه شده، سعی دارد او را (از طریق خانمی در اروپا، که چندین سال با او رابطه داشته)، برای معالجه به خارج از کشور بفرستد.
? گروه پیشنهادی برای مطالعهی این کتاب: جوانان.
رجبعلی خیاط مستاجری داشت.که زن وشوهربودندبا 20 ریال اجاره بعدازچندوقت این زن وشوهرصاحب فرزندشدن رجبعلی به دیدنشون رفت و به مرد گفت:
” داداش جون فرزند دار شدی خرجت بالاتر رفته، از این ماه به جای 20 ریال 18 ریال اجاره بده، 2 ریالشم واسه فرزندت خرج کن، این 20ریال رو هم بگیر اجاره ی ماه گذشته ایه که بهم دادی، هدیه ی من باشه برای قدم نوزادت ”
تو دوره زمونه الان کرایه هارو با فرزنددار شدن مردم بالا میبرن
مملکتی که تیراژ کتاب در آن شده پانصد ششصد جلد، مردمانش نباید دکتر بروند؟ یعنی صفا می کنیم برای خودمان. کتاب فروشی ها می شود پیتزافروشی، کتابخانه ها حداکثر شده قرائت خانه ی پشت کنکوری ها، تیراژ کتاب لای باقالی، کتاب خوان ها (اگر بیابیم) اهالی مریخ اند، ما هم که باحالیم! همه هم که شیرین زبان و طناز و بذله گو، از طرف می پرسی آخرین کتابی که خوانده ای کی بوده؟ می گوید می خواستم آخرین درسم را پاس کنم… بعد هم هرهر می خندد طوری که بیست و یک دندان خراب از مجموع سی و دو دندانش را می شود شمرد. خب کتاب نمی خوانی که مسواک هم نمی زنی بعد می شود این و نق می زنی به قیمت دندانپزشکی!
آخرین نظرات