سمت خدا

|خانه
چهار برادر
ارسال شده در 24 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

? داســــتان کــــوتاه ?
⚡️چهار برادر⚡️

چهار برادر خانه شان را به قصد تحصیل ترک کردند و آدم های موفقی شدند. چند سال بعد، بعد از میهمانی شامی که با هم داشتند در مورد هدایایی برای مادر پیرشان که دور از آنها در شهر دیگری زندگی می کرد، صحبت میکردند.

اولی گفت : من خانه بزرگی برای مادرم ساختم.

دومی گفت : من یک سالن سینمای یکصد هزار دلاری در خانه ساختم.

سومی گفت : من ماشین مرسدس با راننده تهیه کردم که مادرم به سفر بره.

چهارمی گفت : همه تون میدونید که مادر چه قدر خواندن کتاب مقدس را دوست داشت و می دونین که دیگر هیچ وقت نمی تونه بخونه، چون چشمهاش خوب نمیبینه. من راهبی رو دیدم که به من گفت یه طوطی هست که می تونه تمام کتاب مقدس رو از حفظ بخونه. این طوطی با کمک بیست راهب و در طول دوازده سال اینو یاد گرفته. من تعهد کردم برای این طوطی به مدت بیست سال، هر سال صدهزار دلار به کلیسا بپردازم. مادر فقط باید اسم فصل ها و آیه ها رو بگه و طوطی از حفظ براش می خونه.

برادران دیگر تحت تاثیر سخنان برادر چهارم قرار گرفتند…

پس از تعطیلات، مادر یادداشت تشکری فرستاد. اون نوشت:

میلتون(اولی) عزیز، خانه ای که برایم ساختی خیلی بزرگه… من فقط تو یک اتاق زندگی می کنم ولی مجبورم تمام خانه رو تمیز کنم. به هر حال ممنونم.
مایک (دومی) عزیز، تو برای من یک سینمای گرانقیمت با صدای دالبی ساختی که گنجایش 50 نفر رو دارد. ولی من همه دوستانمو از دست داده ام، همچنین شنواییم رو از دست دادم و تقریبا ناشنوام. هیچ وقت از آن استفاده نمیکنم، ولی از این کارت ممنون هستم.
ماروین (سومی) عزیز، من خیلی پیرم که به سفر بروم. پس هیچ وقت از مرسدس استفاده نمی کنم. خیلی تند میره اما فکرت خوب بود ممنون هستم.
ملوین (چهارمی) عزیزترینم، تو تنها پسری هستی که با فکر کوچیکت و با هدیه ات منو خوشحال کردی. جوجه ی خیلی خوشمزه ای بود! و من هیچ وقت مزه آن را فراموش نخواهم کرد.!
〰〰〰〰 ➰ 〰〰〰〰

http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727

#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان ?

نظر دهید »
قدر بدانیم
ارسال شده در 24 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

✨﷽✨

? داستان کوتاه

پادشاهی دستور داد تا چند سگ وحشی تربیت کنند تا هر کسی که از او اشتباهی سر زد را جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام او را بدرند.
روزی یکی از وزرا رأیی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد که او را جلوی سگ‌ها بیندازند.
وزیر گفت : « من ده سال خدمت شما را کرده‌ام و ده روز تا اجرای حکم از شما مهلت می‌خواهم.»
پادشاه گفت این هم ده روز مهلت.»
وزیر رفت پیش نگهبان سگ‌ها و گفت : «می‌خواهم به مدت ده روز خدمت این سگ‌ها را بکنم.»
نگهبان پرسید : «از این کار چه فایده‌ای می‌بری..؟»
وزیر گفت : « به زودی خواهی فهمید .»
نگهبان گفت : «پس چنین کن.»
وزیر شروع به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگ‌ها کرد و دادن غذا ، شستشوی آن‌ها و هر کاری که لازم بود را انجام داد.»
ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند که وزیر را جلوی سگ‌ها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظاره‌گر ماجرا بود ولی با صحنه‌ی عجیبی روبرو شد.
همه‌ی سگ‌ها به پای وزیر افتادند و تکان نمی‌خوردند..!
پادشاه پرسید : « با این سگ‌ها چه کرده‌ای ..!؟»
وزیر پاسخ داد : « ده روز خدمت این سگ‌ها را کردم فراموش نکردند ولی ده سال خدمت شما را کردم همه را فراموش کردید.»
پادشاه سرش را پایین انداخت و دستور به آزادی وزیر داد.
احتمال دارد در زندگی شما کسانی باشند که خطای کوچکی کرده‌اند و مدت‌هاست به خود اجازه نمی‌دهید آنها را ببخشید ، فقط کافی‌است امروز به روزهای خوبی که با آنها داشتید فکر کنید …
مطمئن هستم آنها را خواهی بخشید.

↶【به ما بپیوندید 】↷

http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727

#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان ?

نظر دهید »
درمان نکن
ارسال شده در 24 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

? ? ? ?﷽? ?
? ? ? ?
? ? ?
? ?
?
✅ درمان نکردن چهار بیماری مفید:

❤️پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
از چهار بیماری ناراحت نشوید زیرا برای پیشگیری
از بیماری های دیگر هستند.

⓵ زکام، پیشگیری از جذام است.
⓶ دمل، پیشگیری از برص (پیسی، ویتیلیگو) هست.
⓷ عفونت چشم، پیشگیری از کوری هست.
⓸ سرفه، پیشگیری از فلج هست.

? خصال ج1 ص210

اما پزشکی احمقانه غربی به دلیل نفهمیدن علت
بیماری ها و عدم درک درست خلقت، راه خروج
بیماری ها را مسدود میکند و با این کار به
افزایش بیماری و در نتیجه افزایش تجارت
پزشکی کمک می کند.

? خروج
? عفونت مغز از راه بینی (زکام)(سرماخوردگی)
? عفونت پوست از راه پوست (دمل)
? عفونت چشم از راه چشم (رمد)
? عفونت و بیماری قلب از راه سرفه،

نوعی واکسن و پیشگیری از بیماری است و به
جای درمان این بیماری ها باید ریشه آن را درمان
کرد. ?

مثلا در سرفه خشک، باید مشکل قلب و ریه را
درمان کرد نه اینکه مستقیما به سرکوب سرفه
بپردازیم.

کاری که پزشکی غربی انجام میدهد فقط سرکوب
علائم بیماری است نه درمان علت آن. و همین
امر باعث شیوع بیش از حد بیماری هاست.

? تمدن غرب یعنی توسعه بیماری

☜【طب شیعه】

? @tebshia20 ?
?
? ?
? ? ?
? ? ? ?
? ? ? ? ? ? ?

نظر دهید »
ای کاش گوسفند بودیم
ارسال شده در 24 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

? ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ.

? ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﻬﺮ، ﺭﻭﯼ ﺗﭙﻪ ﺍﯼ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﭼﺮﺍ!!

? ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ.

??ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺩﺍ ﮐﻨﯽ؟

? ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻧﻢ ﻧﯽ ﻣﯿ‌ﺰﻧﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﺩ ﻣﻦ ﺟﻤﻊ ﻣﯿ‌ﺸﻮﻧﺪ. ﺣﺎﻝ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ ﻣﻦ را صدا می‌زند ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﺶ ﻧﺮﻭﻢ ﺍﺯ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﻢ ﮐﻤﺘﺮم…!!

⚠از پاهایی که نمی توانند تو را به سمت ادای نماز ببرند انتظآر نداشته باش تورا به بهشت ببرند.

❤️ ?

سنگر زینبیون
❤️ @sangarezynabiun2

نظر دهید »
غیبت و... 
ارسال شده در 24 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?

#برای_یک_بانو

یه خانم لطیف هرگز غیبت نمیکنه.
اگر کسی جلوش غیبت کرد،با ملایمت و البته کمی جدی میگه:
ولش کن،بهتره راجع به خودمون صحبت کنیم.

ﺍﮔﺮ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ “ﻏﯿﺒﺖ” ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ،
ﺑﺎﻧﮑﻬﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺴﺎﺑﻤﺎﻥ ﺑرداشته ﻭ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ، ﻭﺍﺭﯾﺰ ﮐﻨﻨﺪ…
ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﻔﻆ ﺍﻣﻮﺍﻟﻤﺎﻥ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ.
ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻓﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻓﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵﺗﺮ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﺗﺮﻧﺪ؟؟؟
جواب با خودمان…
نگذاریم گوشهایمان گواه چیزی باشد که چشمهایمان ندیده، نگذاریم زبانمان چیزی را بگوید که قلبمان باور نکرده..
“صادقانه زندگی کنیم”
ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم.
ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم…

? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?

•• ? ? Join ? ? ? ‌ ‌
? ❤  @sangarezynabiun2 ❤ ? ‌‌ ‌

نظر دهید »
گام به گام
ارسال شده در 24 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

#کیا_یادشونه

یادمه تو دبستان یه چیزی بود به اسم گام به گام که بردنش به مدرسه حکمش کمتر از سه کیلو تریاک نبود ?

#کیا_یادشونه

هر روز در کانال سنگر زینبیون

سنگر زینبیون ❤️
@sangarezynabiun2

نظر دهید »
برشی از کتاب سربلند
ارسال شده در 24 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

#خاطرات_شهدا ?

? برشی از کتاب #سربلنــد

? تا نشستم توی ماشین ? دیدم یک عالمه ماشین آمده برای #عروس‌کشان. بااینکه ماشین را گل نزده بودیم ? . شب از خانه پدرم ? تا خانه خودمان پیاده می‌رفتیم. آمده بودند برای #جبران مافات.

? دل محسن به این کار #رضا_نمی‌داد. وقتی دید خیلی جیغ جیغ می‌کنند و بوق می‌زنند گفت:پایه‌ای همشون رو بپیچونیم⁉️ گفتم:گناه دارن! گفت:نه #باحاله. ?

? لای ماشین‌ها پیچید توی یک #فرعی. دوتا از ماشین‌ها خیلی سیریش بودند. کم نیاورد. پا‌را گذاشت روی #گاز. با سرعت وسط شلوغی‌ها قالشان گذاشت ? . تا #اذان مغرب پخش شد کنار خیابان ایستاد که بیا برای هم #دعاکنیم!

? زرنگی کرد. گفت من دعا می‌کنم تو #آمین بگو. همان اول #آرزوی_شهادت و روسفیدشدن کرد. توی"اشهد ان علیا ولی الله” طلب شهادت ? کرد. اشکم جاری شد ? . دستمال از جیبش بیرون آورد و با شوخی گفت:این همه پول ? #آرایشگاه دادم تو داری همه رو خراب می‌کنی! گفتم:ان‌شاءالله چیزی که میخوای برات رقم بخوره ولی #شرط_داره.

? گفت:یعنی چی⁉️ردیف کردم:اگه دعاکردم #شهیدبشی ✓باید بیای ببینمت… ✓باید بتونم حست کنم… ✓باید دستام رو بگیری…سرش را خاراند و کمی فکرکرد:اگه شد #چشم…
گفتم: یعنی چی اگه شد☹️؟!

? گفت:خب من که از #اون_طرف خبر ندارم.گفتم: تازه هنوزم هست. باید #بعدشهادت سالم برگردی باید #صورتت رو ببینم.بعد خیلی جدی نشستم و چشم انداختم توی چشمش ? : حوری موری هم ممنوع ? ! نیام #بهشت ببینم دور هم گرم گرفتین و بگوبخند راه انداختین! نیای تو خوابم ببینم با #لباس_سفید دست تو دست #حوری قدم می‌زنی!

? غش غش می‌خندید ? . گفتم:می‌خندی؟ دارم جدی می‌گم!صدایش را نازک کرد: دلم می‌خواد تو بهشت هم #عروس_خودم باشی. اونجام مال من باشی ? .دعاکردیم خدا بهمان یک #پسر بدهد ? . نهیب زدم بر سرش: ببین اگه بچه‌مون #دختر بشه نمی‌ذارم بری شهید بشی ها! باید برام یه مرد بذاری و بری.

? دعاکرد پسرمان #صالح و سالم باشد که آخر و عاقبت با یاری #امام‌زمان(عج) شهید شود ? . سرِ اینکه قیافه و رنگ و رخسارش به کداممان برود کلی مسخره بازی درآوردیم☺️.

#شهید_محسن_حججی

? ? ? ?

✔️ @golestanekhaterat

نظر دهید »
رهنورد های آقا به زوج های جوان
ارسال شده در 24 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

?وَ جَعَلَ بَینَکُمْ مَوَدَّة ًوَ رَحمَةً?
? قرآن‌کریم ?

رهنمودهای‌خانوادگی‌ آیةالله خامنه ای به زوج های جوان:

﷽ همدیگر را بهشتی کنید!

در سال‌های دشوار مبارزات و انقلاب،
خیلی از زن‌ها
شوهران خود را بهشتی کردند.

مردها رفتند در جبهه های گوناگون؛
و خطرات را متحمّل شدند.
این زن‌ها
در خانه‌ها
دچار تنهایی و غربت گشتند؛
امّا زبان به شِکوه باز نکردند…

می‌توانید
هم‌دیگر را اهل بهشت کنید؛
هم‌دیگر را سعادت‌مند کنید؛
هم‌دیگر را در راه تحصیل علم، کمال، پرهیزگاری، تقوی و ساده‌زیستی
کمک کنید.

#کلام_رهبری

•┈┈••✾• ? ? ? •✾••┈┈•

http://eitaa.com/golestanekhaterat

https://sapp.ir/golestanekhaterat

? لطفا درنشر، لینک حذف نشود…

•┈┈••✾• ? ? ? •✾••┈┈•

نظر دهید »
قبر خاکی
ارسال شده در 24 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

? شهید مرتضی عبداللهی ?

? و “شهید”
چه زیباست این نام و چه گوشنواز

یعنی
کسی که شهادت می‌دهد با خویش،
به درستی راهی که رفته است…

✍ فرازی از وصیت نامه
«اگر چه دوست دارم پیکر نداشته باشم
ولی اگر بدنم سالم ماند و برگشت
دوست دارم مانند حضرت زهرا(سلام الله علیها)سنگ قبر نداشته باشم»

#سالگرد_شهادت

http://eitaa.com/golestanekhaterat

? ? ?

نظر دهید »
چرا انگشت همت شکست؟
ارسال شده در 24 آبان 1397 توسط خورشید در بدون موضوع

❤️ ? ❤️

رزمنده ها خیلی #شهیدهمت رو دوست داشتند .☺️❤️

#حاجی اومده بود برا سرکشی ، که بچه ها از شدت علاقه ریختند سرش .? ?
یهو شنیدم که #شهیدهمت گفت : ? “بی انصاف ها انگشتم رو شکستید !” ? ?
اما هیچ کس توجه نکرد . ? ?
دو روز بعد دیدیم #حاجی انگشتش رو گچ گرفته .? ?

#شهید_محمد_ابراهیم_همت ?

•┈┈••✾• ? ? ? •✾••┈┈•

http://eitaa.com/golestanekhaterat

https://sapp.ir/golestanekhaterat

نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 86

آخرین مطالب

  • مرحوم دولابی
  • عجیب ترین معلم دنیا
  • #نحوه_نگهداری_موادغذایی 
  • اصلاح طلب چیست؟  
  • اصلاح طلب چیست؟
  • البته با زانوی خودم
  • داریم..... اما نداریم!!
  • انتقاد رحیم پور از حوزه های علمیه و دانشگاه 
  • بخیل و کفش مهمان
  • نقشه شیطان 

آخرین نظرات

  • خورشید  
    • سمت خدا
    در ضرر آب سرد برای دندان
  • زكي زاده  
    • مائده
    در ضرر آب سرد برای دندان
  • MIMSHIN در جهت خنده، رمز خوشبختی 
  • MIMSHIN در اندیشه مثبت
  • MIMSHIN در صدام جاروبرقیه
  • زكي زاده  
    • مائده
    در خودم را به جریان زندگی سپرده‌ام
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در زمان در گذر است
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در از جهالت تا شهادت
  • متین  
    • مدرسه علمیه کوثر ورامین
    در ایرانیان از اصالت افتاده اند!!!
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در مقام مخلصین نزد خداوند
  • تســـنیم  
    • نگــــاه خـــــدا...
    در چالش نه به پلاستیک
  • زكي زاده  
    • مائده
    در ظنز جبهه (سیلی)
  • خورشید  
    • سمت خدا
    در وای بر کم فروشی
  •  
    • رنگ خدا
    • مدرسه معصومیه قیدار
    در وای بر کم فروشی
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

سمت خدا

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان