#طنز_جبهه
?بنیصدر! وای به حالت!
?پدر و مادر میگفتند بچهای و نمیگذاشتند بروم جبهه. یک روز که شنیدم بسیج اعزام نیرو دارد، لباسهای «صغری» خواهرم را روی لباسهایم پوشیدم و سطل آب را برداشتم و به بهانهی آوردن آب از چشمه زدم بیرون، پدرم که گوسفندها را از صحرا میآورد داد زد: «صغرا کجا ؟»
برای اینکه نفهمد سیفالله هستم سطل آب را بلند کردم که یعنی میروم آب بیاورم. خلاصه رفتم و از جبهه لباسها را با یک نامه پست کردم.
?یک بار پدرم آمده بود و از شهر به پادگان تلفن کرد. از پشت تلفن به من گفت: «بنی صدر! وای به حالت! مگه دستم بهت نرسه.»
⏪منبع: پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران
@khatere_shohada
موضوع: "بدون موضوع"
#انسانی_که_سگ_شد_و_به_حرم_راه_ندادند
نویسنده کتاب معادشناسى، علامه سید محمد حسین حسینى نقل مىکند: دوستى به نام دکتر حسین احسان داشتم، زمستانها شش ماه به کربلا مسافرت مىکرد و در آنجا مطب داشت و از فقراء مزد نمىگرفت، بسیار شخص باصفا و خیراندیش بود که حدود پانزده سال قبل از دنیا رفت، او نقل مىکرد، براى زیارت به کاظمین مشرف شدم در کنار شط دجله دیدم جنازهاى را با ماشین آوردند و پیاده کردند و بر دوش گرفتند و به طرف حرم مطهر امام کاظم (علیه السلام) و امام محمد تقى (علیه السلام) بردند، من هم که عازم حرم بودند، به دنبال جنازه حرکت کردم، ناگاه دیدم یک سگ سیاه و وحشت انگیز بر روى جنازه نشسته است، بسیار تعجب کردم، با خود مىگفتم، چرا آن سگ روى جنازه رفته، ولى متوجه نبودم که آن سگ بدن برزخى آن جنازه است، نه سگ خارجى، از افرادى که نزدیکم بودم پرسیدم: روى جنازه چیست؟.
گفتند: چیزى نیست، همان پارچهاى است که مىبینى، در این هنگام دریافتم، آن سگى را که مىبینم شکلى مثالى و برزخى صاحب آن جنازه است که تنها من مىبینم ولى دیگران نمىبینند، دیگر چیزى نگفتم تا جنازه را به صحن مطهر رسانیدند، هنگام ورود به صحن دیدم آن سگ از روى تابوت به پائین پرید و در گوشهاى در بیرون صحن ایستاد، تا این که آن جنازه را طواف دادند و بیرون آوردند، دیدم دوباره آن سگ به روى تابوت پرید و بر بالاى آن جنازه رفت.
صاحب آن جنازه یک فرد مجرم و متجاوزى بود که صورت برزخى او به صورت سگ، مجسم شده بود، و چون مرحوم دکتر حسین احسان داراى صفاى باطن، و ذهن پاک بود، داراى چشم برزخى شده و آن منظره را مىدید، ولى دیگران چیزى نمی دیدند
#یخ_فروش
می دوید و می دوید، با #سرعت هر چه تمام تر. و فریاد میزد:
اِرحَموُا، اِرحَموُا. رحم کنید، رحم کنید.
#یخ فروش را میگویم سرمایه اش در حال آب شدن بود!
می گفت : به کسی که سرمایه اش دارد نابود می شود #رحم کنید.!
و من به فکر فرو رفته بودم که عجب 《عُمرم》که تمام سرمایه من است هر لحظه مانند #یخ در حال آب شدن است !
? داستان دوستان، محمد مهدی اشتهاردی، جلد 1_ص57
#با_فروارد_کردن_پستها
#ما_را_حمایت_کنید?
? در کانال ?داستانڪ?
هر روز با بهترین #داستانهای_ڪوتاه و #مطالب_خواندنی همراه ما باشید↙
http://eitaa.com/joinchat/2574188547C196ea40fc2
#ضرب_المثل
#مغز_خر_خورده
در قدیم یکی از اعتقادات زنان این بود که اگر به شوهر مغز خر بخورانند وی مطیع و زیردست زن میشود.!
رمالی این دستور را به زنی میدهد، زن کله خری را به دست آورده و موهایش را کز داده و آماده پختن میکند تا به جای کله گوساله به شوهرش بدهد.!
زن کله را کنار حوض پاکیزه کرده و در قاب چینی کنار حوض میگذارد که در این بین شوهرش از راه رسیده و از کله میپرسد و زن جواب داد از منقار کلاغ افتاده است، شوهر قانع شده و به اتاق رفت.!
زن همسایه ای که در آن خانه بود و با آن زن، جیک و بوکشان یکی بود، خود را به زن رساند و گفت:
زحمت به خود نده چون کسی که نگوید کلاغ چهار سیری چطور کله ی چهار منی را به منقار کشیده مغز خر نخورده الاغ است…!!!
#با_فروارد_کردن_پستها
#ما_را_حمایت_کنید?
? در کانال ?داستانڪ?
هر روز با بهترین #داستانهای_ڪوتاه و #مطالب_خواندنی همراه ما باشید↙
http://eitaa.com/joinchat/2574188547C196ea40fc2
❣✨بسم رب المهدی✨❣
چندسطر مهدویت ??
با موضوع ?
? معشوقه امام زمان شویم ?
برای خدا زندگی کنید.
⭕️در مورد این هدف بعد از انتخاب فکر کنید،
برای آن وقف خواهید شد.
بعد انشاء الله یک اتفاق قشنگ برای شما میافتد❗️
?اینکه امام شما به شما عشق خواهد ورزید و شما معشوق مولایتان خواهید بود❤️
✅ امامتان به شما عشق خواهد ورزید؛ آنچنانکه یعقوب به یوسف عشق میورزید
? راز داستان حضرت یوسف که احسنالقصص است،
عشق زلیخا به یوسف نیست ❤️از این عشقها در دنیا زیاد اتفاق میافتد، چطور ممکن است چیزی که این همه در دنیا تکرار میشود، احسنالقصص باشد⁉️
? راز داستان حضرت یوسف، زندان افتادن و در قعر چاه افتادن یوسف نیست… در طول تاریخ، کم یوسفها به زندان نیفتادهاند، کم قطعه قطعه نشدهاند، تازه او که به پادشاهی هم رسید❗️
? راز داستان حضرت یوسف این نبود که یوسف زیبا بود، از او زیباتر فراوان بوده است.
? رازش این نبوده که یوسف گناه نکرد، گناه نکردهها در چنین صحنههایی فراوان بودهاند.
? راز داستان یوسف این بود که
یعقوب که پیامبر و امامِ یوسف بود، آنقدر بهخاطر پاکی یوسف، عاشق او بود که در دوری او انقدر گریه کرد که نابینا شد و اینقدر این پیامبر در عشق یوسف قوی بود که وقتی پیراهن یوسف را -از سرزمین دیگری- به سمت یعقوب حرکت دادند
او گفت: «بوی یوسف میآید» و پیراهن او را به چشم گذاشت و چشمانش بینا شد.?
? یعنی یک امام، انقدر به مأموم خودش عاشق میشود؟؟
بله، اگر این مأموم، یوسف باشد، چرا که نه❗️
✨باور میکنید که شما میتوانید معشوق حضرت ولیّ عصر(عج) بشوید؟؟
?به حدّی که آقا صبح به عشق شما چشم باز کند؟
یا وقتی یک کمی کسالت پیدا کنید، آقا نگران شما شود?
✅میدانید که شما میتوانید به اینجا برسید؟؟
استاد پناهیان
معشوق_امام_زمان_شویم ?
محبت_و_مهربانی_امام_زمان
یا_قائم_آل_محمد
? همه اعمال خیر و مستحبّی خود را به نیابت از امام زمان علیه السلام انجام دهید
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال1390قمری می فرمود:
مطلق اعمال خیر خود، صله ارحام، زیارت قبور مومنین، عیادت مریضها، کلیه این کارهای مستحب را به نیابت امام زمان علیه السلام انجام دهید،
هم قیمتش زیادتر می شود، هم خودتان را پاک می کند، هم شما را مقرّب به حضرت می کند، هم محبّت شما را به حضرت زیاد می کند.
تا نیایی مزه اش را نمی چشی. یک سال بیا در میدان. چهار تا از این کارها را بکن. به نیابت امام زمان علیه السلام برو سر قبرستان و برای مسلمان ها حمد و سوره بخوان.
کلیه مستحبّات را به نیت حضرت بجا بیاورید، به نیابت حضرت.
مستحب در اسلام است که شب های جمعه به زیارت اهل قبور بروی.
در قبرستان که رفتی 11 تا قل هو الله و 7 تا انا انزلناه بخوان، «السلام علی اهل لااله الا الله من اهل لااله الا الله ….» بخوان.
به زیارت اهل قبور می خواهی بروی، به نیابت امام زمان برو. گویا امام زمان علیه السلام پولی به تو داده است و فرموده: کربلایی محمدتقی! این را از من بگیر و به نیابت من برو سر قبرستان مسلمانها و 11 تا قل هو الله و 7 تا انا انزلناه بخوان.
خودت را نائب حضرت بگیر و برو.
در این صورت ملائکه موکلین از تو احترام می کنند، این 11 تا قل هو الله و 7 تا انا انزلناه تو، پاک و پاکیزه و قشنگ، در ظرف های سلطنتیِ امام زمان علیه السلام گذاشته می شود، برده می شود و به ارواح ایشان داده می شود.
می خواهی بروی صله رحم کنی، خواهرزاده ات ناخوش است، احوال او را بپرسی، برادرزاده ات فقیر است، کمکش کنی، یا لااقل احوالش را بپرسی، به نیابت امام زمان علیه السلام برو،
به عیادت مومن می خواهی بروی، به نیابت امام زمان علیه السلام برو.
هر عمل خیر مستحبی که دارید، به نیابت امام زمان علیه السلام انجام دهید، اینها خیلی اسرار دارد که من فاش نمی کنم. همانطور که مکرر گفتم:
حلوای تن تنانی است تا نخوری ندانی است
باید بخوری و بچشی تا خودت بعد بفهمی که چه خبر است. اگر مزه اش را چشیدی، بعد دیگر رها نمی کنی، داد و قال هم راه می اندازی. در راه بیایید تا ببینید که چه خبر است.
کلّیه اعمال خیر مستحبی خود را به نیابت امام زمان علیه السلام انجام دهید.
#تا_حالا_آبگوشت_شربت_خوردید
نذر کرده بود درس دکتری اش که تمام شد یکی دو سالی را در یک منطقه محروم #طبابت کند. حالا درسش تمام شده بود و برای خودش دکتر
روستای دور افتاده ای را #انتخاب کرد #بار و بندیل را بست و عازم آنجا شد . مریض هایش همه #اهالی ده بودند . پیر و جوان ، زن و مرد ، کوچک و بزرگ ! که تقریبآ همه شان هم یک روز درمیان میامدند دکتر
چند روزی که #طبابت کرد نکته ای توجهش را جلب کرد! همه اهالی و به اصطلاح بیمارانش از #درد_گلو_و_سینه شکایت داشتند و عجیب تر اینکه با صراحت از دکتر می خواستند که برای آنها فقط و فقط #شربت_اکسپکتورانت تجویز کند
روزی یکی از بیمارانش را که #کودکی ده ساله بود به کناری کشید و پرسید این همه شربت را چکار می کنید؟! #کودک بینوا که رخسارش به زردی می زد با صدای خفه ای گفت :
آقا دکتر #غذا نداریم ننم شربت را با آب قاطی می کنه بعد کمی نون داخلش تیلیت میکنیم می خوریم ! ننم میگه این اسمش #آبگوشت شربته! آقا تورو بخدا به ننم نیگی ها…
? لطفا مطالب را با لینک کانال منتشر کنید
? به ما بپیوندید در کانال نکته های ناب ↶
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
━━━━━━━━━━━━
#مانند_خر_عَرعَر_کُن
نقل است که بهلول سکه طلائی در دست داشت و مشغول #بازی با آن بود
شیادی چون شنیده بود بهلول دیوانه است جلو آمد و گفت اگر این سکه طلا را به من بدهی در عوض، ده #سکه که به همین #رنگ است به تو میدهم.
بهلول چون سکه های او را دید دانست که آنها از مس هستند و ارزشی ندارند به آن مرد گفت به یک #شرط قبول می کنم ، باید سه مرتبه با صدای بلند مانند الاغ عرعر کنی …
مرد شیاد به طمع سکه #طلا قبول نمود و مانند خر #عرعر نمود
بهلول به او گفت خوب الاغ تو که با این خریت فهمیدی سکه ای که در دست من است از #طلا می باشد ، من نمیفهمم که #سکه های تو از مس است
مرد شیاد وقتی صحبت بهلول را شنید شرمنده شد سرش را پایین انداخت و از آنجا دور شد
? لطفا مطالب را با لینک کانال منتشر کنید
? به ما بپیوندید در کانال نکته های ناب ↶
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
━━━━━━━━━━━━
#ادب_و_رعایت_حال_مشتری
روزی بهلول به حمام رفت . خدمتکاران حمام به او اعتنا نکردند و آنطور که دلخواه #بهلول بود او را کیسه ننمودند . ولی بهلول وقتی خواست از حمام خارج شود مبلغ ده دیناری که به همراه داشت یک جا به استاد حمام داد
کارگران حمام وقتی این #بذل و #بخشش او را بدیدند همگی پشیمان شدند که چرا نسبت به او بی اعتنایی نمودند
بهلول هفته بعد هم به حمام رفت ، ولی این بار تمام خدمتکاران با احترام کامل او را شستشو نموده و بسیار #مواظبت نمودند
با این همه سعی و کوشش خدمتکاران بهلول به هنگام خروج فقط یک دینار به آنها داد . حمامی متحیر شد و پرسیدند سبب #بخشش بی جهت هفته قبل و رفتار امروزت چیست؟
بهلول گفت #دستمزد امروز حمام را هفته قبل که حمام آمده بودم پرداخت کردم و مزد آنروز حمام را امروز می پردازم تا شما #ادب شده و رعایت مشتری های خود را بکنید
? لطفا مطالب را با لینک کانال منتشر کنید
? به ما بپیوندید در کانال نکته های ناب ↶
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
━━━━━━━━━━━━
#اخوی_غریبه_گیر_آوردی
شنیده بود میگن وجعلنا اما نمیدونست این آیه است، #حدیث است یا چیز دیگه . خود عبارات رو هم معلوم بود تا آن روز جایی ندیده بود؟
فقط همین قدر میدونست که در خطوط مقدم بچه ها زیاد استفاده می کنن
یک روز که از روی #سادگی خودش یکی از بچه ها را پیدا می کنه ، می پرسه که شماها وقتی با دشمن روبرو میشید یا در تیر رس اونا قرار می گیرید چی میگید که #کشته نمیشید و #توپ و تانک اونها در شما تاثیر نمیکنه؟
و اون رزمنده که آدمی تا این اندازه ساده هیچ وقت به پستش نخورده بود خیلی جدی میگه ، البته بیشتر به #اخلاص بر می گرده و الا خود عبارات به تنهایی دردی را دوا نمیکنه
وقتی اون رو سراپا گوش میبینه ادامه میده که اولا باید #وضو داشته باشی ، ثانیا رو به قبله و آهسته بنحوی که کسی نفهمه بگی #اللهم ارزقنا #ترکشا_ریزا بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحم الراحمین
طوری این کلمات رو #عربی و از مخرج ادا می کرد که اون بنده خدا باورش میشه و به خودش میگه اگر این #آیه نباشه احتمالا حدیثِ
اما آخرش که فارسی عربی میشه شک میکنه و میفهمه سرکارش گذاشته ، یه لبخندی میزنه و میگه #اخوی غریب گیر آوردی
? لطفا مطالب را با لینک کانال منتشر کنید
? به ما بپیوندید در کانال نکته های ناب ↶
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
━━━━━━━━━━━━
آخرین نظرات