خدا بخشیده
بچه که بودم آنقدر از خدا می ترسیدم که بعد از هربار شیطنت،کابوس می دیدم…
من حتی ناراحت می شدم که می گفتند خدا همه جا هست…!
با خودم می گفتم؛
“یک نفر چطور می تواند تمام جاهای دنیا کشیک بدهد و تا کسی کارهایِ بدی کرد او را بردارد ببرد جهنم…؟! “
من حتی وقتی می گفتند ؛ خدا پشت و پناهت ،در دلم می گفتم کاش اینطور نباشد…
می دانید ؟!
چون خدایی که در ذهنم ساخته بودند، مهربان نبود…
فقط خدای_آدمهای خوب بود و برای منی که کودک بودم و شیطنت هایم را هم گناه می دیدم،خدایِ ترسناکی بود…
اما من فرزندم را از خدا نمیترسانم…
به او می گویم خدا بخشنده است…
و تا دلت خواهد مهربان…
اگر خطایی کرد می گویم؛
خدا بخشیده…
اما من نمی بخشم…
تا بداند خدا از پدر و مادرش هم مهربانتر است..
آخرین نظرات