? در یکی از جاده ها دو پسربچه بازیگوش حرکت می کردند که متوجه شدند دو ظرف بزرگ شیر آماده بارگیری است.این دو بچه برای شیطنت خود را به دو ظرف مخصوص حمل شیر رساندند و داخل هر ظرف یک قورباغه بزرگ انداختند. ظرف ها بارگیری شدند و ماشین مخصوص حمل حرکت کرد. قورباغه داخل ظرف اول به خود گفت:"چه بدبختی بزرگی، این اتفاق یک مصیبت حل نشدنی است ومن هرگز نمیتوانم از این واقعه جان سالم به در برم. من نمیتوانم درب ظرف را باز کنم پس ناچار در این مایع سفید رنگ خواهم مرد.
قورباغه داخل ظرف دوم به خود گفت: ” این یک اتفاق ناگوار است، من نمیتوانم درب ظرف را باز کنم.
نمیتوانم در این دیوار های آهنی سوراخی ایجاد کنم. اما از پدرم شنیده ام که تنها کاری که در مایعات می توان کرد شنا کردن است. بنابراین قورباغه دوم به شنا کردن پرداخت. آن قدر شنا کرد تا یک تکه کره در شیر تولید شد و قورباغه روی آن نشست. هنگامی که درب ظرف ها را باز کردند، در ظرف اول یک قورباغه مرده مشاهده شد و از ظرف دوم یک قورباغه زنده و سالم به بیرون پرید. برنده ها هیچگاه در برابر ناملایمات شانه خالی نمی کنند. اشخاصی که پشتکار ندارند هرگز موفق نمی شوند. تجربه چیزی است که مفت به دست نمی آید.
─═हई ? @dastan_kootah ? ईह═─
آخرین نظرات