مثل بازار
مثل بازار!
null
کاسبها هرگز دل به مشتریهای عبوری و گذری نمیبندند بلکه هوای مشتریهای ثابت را دارند و در میان جنسها هر چه خوبتر باشد برای مشتریهای ثابت خود میگذارند.
و خدا مشتری ثابت و دائم است.
و دنیا همان بازار است.
الدُنیا سُوقٌ…
و ما هم قرار است در این بازار به کسب فضیلتها پرداخته و طهارت و پاکی بخریم؛ پس چه بهتر که هوای مشتری ثابت خود را که خداست داشته باشیم و فضیلتها را برای او انجام دهیم و نه خوشآمد دیگران.
درست همان کاری که حافظ میکرد و تنها هوای همان مشتری دائم خود را داشت.
«بندهی پیر مغانم که لطفش دائم است
ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست»
و بالاتر از حافظ، یوسف بود.
یوسف چرا یوسف شد؟ چون هوای مشتری ثابت خود را داشت، نه زلیخا را، چون او مشتری موقت بود.
آخرین نظرات