مثل خاک
مثل خاک!
null
در فصل بهار یک سنگ پیدا نمیکنی که سبز شده باشد، چرا؟ چون سنگ خودش را گرفته است.
اما خاک را ببین چه گلهای رنگارنگی که از دل آن بر میدمد، چرا؟ چون خودش را نگرفته است.
«در بهاران کی شود سر سبز رنگ
خاک شو تا گل برویی رنگ رنگ
سالها تو سنگ بودی دلخراش
آزمون را یک زمانی خاک باش»
تو سالها خود را گرفتی و به جایی نرسیدی. حالا یک مدتی بیا و خاکی باش، افتاده باش، وگرنه، اگر خودت را بگیری هیچ نسیمی و هیچ بهاری نمیتواند تو را سبز و شکوفا کند؛ نه خدا، نه پیامبران او، و نه اولیای حق، و نه کتابهای آسمانی.
این است که اهل جهنم در قیامت مینالند که:
ای کاش ما خاک بودیم!
یعنی ای کاش انسانهای خاکی و افتادهای بودیم.
ای کاش ما هم تواضع پیشه میکردیم.
آخرین نظرات